نویسنده: خانم شیوا علوی عضو انجمن اولیا و مربیان
ابتدا باید بدانیم که دلهره معمولی که بیشتر دانشآموزان قبل از امتحانات با آن روبهرو میشوند با استرس واقعی متفاوت هستش. اگر استرس نوجوان ما روی خواب شبانه و اشتهای او تاثیر داشته باشه و باعث بشه فعالیتهایی را که به آنها علاقه داشته انجام نده، دچار استرس و دلهره قبل از امتحان شده؛ اما اگر این اتفاقات مدام برای اون رخ میده مشکل بزرگتری وجود دارد که حتما باید با مشاور در ارتباط مستقیم باشه
شایعترین نشانه استرس قبل از امتحان خالی شدن ذهن است؛ دانش آموز در این مواقع حس میکنه هیچ کدام از مطالبی را که مطالعه کرده به یاد نمیاره.
علاوه بر خالی شدن ذهن عوامل فیزیکی مثل سردرد، دلپیچه، تعریق زیاد، تپش قلب و احساس گیجی نشانههای استرس قبل از امتحان هستند. همچنین برخی علائم روحی و روانی مانند ترس، عصبانیت و افکار منفی میتونه از نشانههای استرس قبل از امتحان باشه.پس برای اینکه ببینیم نوجوان ما استرس قبل از امتحان داره یا نه موارد بالا را چک کنیم.
اگر میخواهیم با استرس مقابله کنیم باید برنامهریزی صحیحی برای مطالعه نوجوان داشته باشیم و اقداماتی را که در ادامه به آن میپردازیم انجام بدین ، تا نوجوان شما به آرامش برسه و بتونه استرس خودش را کاهش بده
۱- نوجوان ما غذاهای سالم بخوره
امتحان
۲- خواب کافی داشته باشه
۳- ورزش کنه حتی اگر شرایط ورزش نداره در حد پیاده روی یا دوچرخه سواری
۴- در صورت استرس زیادبا مشاور صحبت کنه
۵- با برنامهریزی مطالعه کنه(میشه به نوجوان کمک کرد تا یک برنامه ریزی درست داشته باشه یادمون باشه در فصل امتحانات نمیشه تفریح را حذف کرد فقط میشه زمان تفریح را کنترل کرد و نسبت تفریح به درس خوندن را کمتر کرد چون حذف تفریح میتونه استرس را بیشتر کنه)
۶- برای تمرین میشه به نوجوان بیاموزیم که میتونی از خودت امتحان بگیری
برای اینکارلازمه نمونه سوالاتی را در اختیار دانش آموز گذاشت و به اون یاداور بشیم که طبق زمان بندی به سوالات پاسخ بده
٧.واقعبین باشیم و به نوجوان هم واقع بینی را بیاموزیم با نوجوان با ارامش صحبت کنیم و براش توضیح بدیم
چه دوست داشته باشه و چه دوست نداشته باشه مجبوره سر جلسه امتحان بشینه
حتی میشه بهش بگیم منم از امتحان خوشم نمیاد ولی برای رسیدن به هدف هام منم امتحان دادم و میدونم کار سختی هست
نوجوان ما در شرایط سخت مثل فصل امتحانات نیاز به همدلی داره تا بتونه خودش را بازیابی کنه و راه را ادامه بده
٨-روش مطالعه افراد دیگه، همیشه نتیجه خوبی برای نوجوان ما نداره پس از مقایسه اون با دوستاش بپرهیزید تنها میتونید اون را تشویق کنید که تو هم توانایی داری که مثل فلانی تلاش کنی اما یادمون نره
افراد با یکدیگر متفاوتاند؛ برخی دوست دارند صبح زود از خواب بیدار بشن و مطالعه کنند، برخی نیز دوست دارند شب تا دیر وقت بیدار بمانند و درس بخوانند.پس نوجوان خودمون را بشناسيم و زمان مطالعه را برای اون مثل افراد دیگه تنظیم نکنیم؛ بلکه زمانی را انتخاب کنیم که برای اون بیشترین بازدهی را داره.
٩- به نوجوان مون یاد بدیم به افرادی که بهش استرس وارد میکنند توجه نکنه
ممکن است برخی از دوستان او ادعا کنند روزی ۲۰ ساعت درس میخوانند؛ آنها به دلیل رقابت ناسالم با این کار میخواهند به اون استرس بدهند و اعتمادبهنفس کاذبی را در خودشون را بالا ببرند. به نوجوان خودمون تاکید کنیم نگرانی و استرس کمکی بهش نمیکنه، پس به حرفهای استرس زا توجه نکنه و نگران نباشه.
ممکن نوجوان ما دوستانی داشته باشه که مدام میگویند اصلا درس نخواندهاند، اما زمانی که نتایج اعلام میشود، نمرات بالایی کسب میکنند؛ در صورتی که اگر حقیقت را گفته باشند این اتفاق ممکن نیست. بهتر است که به حرفهای این افراد هم توجهی نکنه؛ چون باعث میشه که نوجوان ما هم برای درس خواندن انگیزهای نداشته باشه و قبل از امتحان استرس بگیره.
۱۰- برای تفریح به نوجوان خودمون احساس عذابوجدان ندیم و برعکس بهش تاکید کنیم ذهن تو نیاز به استراحت داره اما براش توضیح بدیم این استراحت باید با برنامه ریزی باشه.
در نهایت خودمون آروم باشیم و به نوجوان مون تکنیک های تن آرامی یاد بدیم تا بتونه با تنفس های عمیق و شل کردن عضلاتش آرامش را به سمت خودش بیاره
جو خونه را آرام و شاد نگه داریم و در نهایت سخت نگیریم و بگذاریم تجربه فصل امتحانات یک تجربه شیرین برای نوجوان ما باشه.
مدیریت زمان برای بسیاری از ما، به معنای تلاش برای به دست آوردن زمان بیشتر است. به همین علت، زیاد پیش میآید که متراکم کار کردن یا کمخوابیدن و فعالیتهای متوالی بدون وقت تلف شده را به عنوان نشانهای از توانایی در مدیریت زمان در نظر میگیریم.
در حالی که چه بسا، بسیاری از جلسات و فعالیتهای ما، چندان ضروری نباشند؛ یا اینکه برنامهها و اهداف مهمتری را در لابهلای همین روزمرگیهای منظم و زمانبندیشده، به دست فراموشی سپرده باشیم.
اهمیت اولویت بندی کارها در مدیریت زمان
برای اینکه انجام منظم فعالیتهای کمفایده را با استفادهی بهینه از زمان برای دستیابی به اهداف مهم اشتباه نگیریم، معمولاً بر این نکته تأکید میکنند که Task Management (مدیریت وظایف) بخش مهمی از Time Management (مدیریت زمان) است و کسی میتواند زمان خود را به خوبی مدیریت کند، که نسبت به اولویت بندی وظایف خود، دقیق و حساس باشد.
اولویت بندی بر اساس ماتریس آیزنهاور (ماتریس اهمیت و فوریت)
ماتریس آیزنهاور ابزار دیگری برای اولویت بندی کارها است که در آن به تفکیک ضرورت زمانی و ضرورت استراتژیک توجه شده است.
این کار چقدر اهمیت دارد؟ (Importance)
کارهای مهم، اغلب به هدفهای ما مربوط هستند.
کارها و فعالیتهایی که انجام آنها ما را به هدفهایمان نزدیک میکند و بیتوجهی به آنها میتواند مشکلاتی جدی و عمیق، با اثراتی نسبتاً طولانی برایمان ایجاد کند.
این کارها معمولاً به صورت مستقیم یا غیرمستقیم به خواستهها و هدفهای کلان و ارزش های زندگی ما مربوط میشوند.
این کار چقدر فوریت دارد؟ (Urgency)
این کار یا فعالیت، تا چه حد نیازمند توجه در همین لحظه است؟
آیا اگر همین لحظه (یا در همین لحظات و ساعتهای پیش رو) به آن توجه نکنم، دردسرساز میشود و تبعات بدی برایم خواهد داشت؟
آیا مهلت زمانی کاملاً قطعی و مشخصی برای این کار وجود دارد که الان هم به آن نزدیک شدهام؟
آیا اگر این کار را در این لحظه انجام ندهم، فرصت انجام آن را بهکلی از دست میدهم؟
کارهای زیر، ممکن است برای شما، مصداق کارهای فوری محسوب شوند:
پاسخ دادن به تلفنها
پاسخ دادن به ایمیلهای مدیریت ارشد
خرید شارژر موبایل (شارژر قبلی گم یا خراب شده است)
تنظیم پاسخ و ارسال آن برای روزنامهای که دیروز، مطلب نادرستی را دربارهی شرکت منتشر کرده است.
بعد از تقسیم بندی کارها چه کنیم؟
اینکه کارها را به چهار دسته تقسیم کنیم، به خودیِ خود، خاصیت و کارکردی ندارد. مهم این است که بر اساس این تقسیمبندی، با کارها و فعالیتهای هر یک از این چهار دسته، به شکل متفاوتی برخورد کنیم.
چارچوب زیر، یکی از رایجترین الگوهای مدیریت فعالیتها در ماتریس اهمیت و فوریت است:
1-کارهای مهم و فوری
این کارها، بیشترین اولویت را دارند و باید سریع انجام شوند. به عبارت دیگر، از منظر مدیریت منابع، باید منابع خود را پیش از هر چیز، به این کارها تخصیص دهید.
ضمناً به خاطر داشته باشید که هر چه در زمینههای زیر بیشتر وقت بگذارید، باید این بخش از فعالیتهای شما، سبکتر شود و کارهای کمتری در این دسته قرار گیرد:
وقت گذاشتن روی مهارت تخمین و برآورد
تلاش برای تقویت قدرت پیش بینی و نیز تشخیص و تحلیل سناریوهای پیش رو
افزایش انضباط شخصی و نظم درونی
به عبارت دیگر، بخش مهمی از کارهایی که به سطحِ مهم و فوری میرسند، زمانی میتوانستهاند در سطح مهم اما غیرفوری باشند.
اما به علت پیشبینیها و برآوردهای نادرست شما یا ضعف نظم درونی (تلاش برای طفره رفتن از آن کارها)، امروز در دستهی مهم و فوری قرار گرفتهاند.
البته این ادعا الزاماً دربارهی همهی کارهای فوری و مهم مصداق ندارد؛ مثلاً با تصادف یکی از دوستان نزدیک شما در خیابان، مجموعهای از کارهای مهم و فوری به فهرست فعالیتهایتان افزوده میشود.
با این حال، اگر از مثالهای خاص در حدی که مطرح شد بگذریم، بیتوجهی به اولویت بندی کارها یکی از مهمترین عواملِ پُر شدنِ سبدِ فعالیتهای مهم و فوری است.
2-کارهای مهم ِ غیرفوری
اغلب کارهایی که در زندگی ما ارزش واقعی و ماندگار ایجاد میکنند، در این دسته قرار میگیرند.
اگر امروز ورزش نکنید، اگر برای یادگیری خود وقت نگذارید، اگر زبان دوم یا سوم خود را تقویت نکنید و اگر شبکه سازی نکنید، هیچکدام در این لحظهی مشخص، به شما آسیب نمیرسانند.
اما در بلندمدت، فرصتهای بسیاری را از شما میگیرند و ممکن است بحرانهای متعددی را برایتان ایجاد کنند.
به همین علت، بلافاصله پس از کارهای مهم و فوری (که باید به تدریج، کم و کمتر شوند) برای کارهای مهمِ غیرفوری وقت بگذارید.
3-کارهای غیر مهم اما فوری
دو مورد از بهترین برخوردها با چنین کارهایی، تفویض و زمانبندی مجدد است.
اگر بتوانید این کارها را به افراد دیگری واگذار کنید، یا اینکه زمانشان را جابجا کنید، فرصت بیشتری برای کارهای مهم ایجاد خواهد شد.
مثلاً شاید بشود همکار شما به جای شما در یکی از جلسات کاری شرکت کند (بخشی از جلساتی که مدیران، میکوشند اهمیتِ حضور خود را در آنها اثبات کنند، بدون حضور مدیر و توسط نمایندهی او، میتواند با همان کیفیت یا حتی با اثربخشی بالاتر برگزار شود).
همچنین اگر کارهای مهمِ فوری و مهمِ غیرفوری شما باقی مانده است، شاید مناسب باشد با یک تماس تلفنی، قرارِ تفریحی خودتان با یک دوست قدیمی را جابجا کنید. با این کار، به تدریج یاد میگیرید که برای برخی قرارها و دیدارها کمتر وقت بگذارید و آگاهانهتر برنامهریزی کنید؛ تا هر روز مجبور به تماس گرفتن و عذرخواهی و تغییر برنامه نشوید.
4-کارهای غیر مهم و غیرفوری
چک کردن پستها و استوریهای دوست و آشنا در اینستاگرام، پیگیری اخبار در زمینههایی که تأثیر مستقیم روی زندگی امروز و تصمیمهای فردای ما ندارند، وقت گذاشتن برای رسانههای زرد و به طور کلی، بخش قابل توجهی از حضور آنلاین ما، در این دسته قرار میگیرند.
البته کارهای غیرمهم و غیرفوری، مصداقهای بسیار بیشتری دارند و اگر زندگی افراد معمولی و کسانی که به رشد و موفقیتی درخور دست نیافتهاند جستجو کنید، میتوانید نمونههای فراوانی از آنها را بیابید.
0 پاسخ به ""